گروه فرهنگ و هنر مشرق - جدیدترین ساخته محمدعلی باشه آهنگر، در حال و هوای ستاد معراج مرکز (اهواز) می گذرد و قرار است برخی مناسبات این ستاد را در روزهای جنگ نشان دهد. باشه آهنگر هم سال 67 را برای روایت داستانش انتخاب کرده و داستان کشتار حجاج بیت الله الحرام را با ظرافت به روایتش گره زده است.
جهانبخش کرامت (با بازی بابک حمیدیان) و برادرش در ستاد معراج مشغولند و داستان هایی برایشان رخ می دهد که آن ها را تا روستایی در لرستان (پشت تنگه) و کوچه پس کوچه های یزد می کشاند.
پیگیری امور شهدا و خصوصا شهدای گمنام همیشه جزو پر مناقشه ترین مباحث در جنگ تحمیلی بوده و همانطور که پیداست، امروز هم پس از گذشت 20 سال از پایان جنگ، هنوز معراج های شهدا فعال بوده و به شناسایی و تفحص و تحویل پیکر شهدا مشغولند.
نزدیک شدن باشه آهنگر به این موضوع حساس اگر چه قابل تقدیر است اما «سرو زیر آب» در روایت و تکنیک، عقب نشینی محسوسی نسبت به ساخته ی قبلی این کارگردان یعنی «ملکه» دارد.
شاید بیش از هر چیز، بارش باران در جای جایِ «سرو زیر آب»، ناباورانه و در اجرا، ضعیف است. باران در خوزستان و لرستان و یزد با همان شدت و به نحوی کاملا مصنوعی در حالی می بارد که هیچ کمکی در پیشبرد داستان و انتقال حس ندارد.
باشه آهنگر در روند فعالیت ستادهای معراج نیز ابهاماتی ایجاد می کند که پاسخ دقیق و مستدلی برای آن پیدا نمی شود.
بازی ها البته در «سرو زیر آب» در وضعیت بینابینی قرار دارند. هر مقدار که بابک حمیدیان و مسعود رایگان می درخشند، ظهور شهرام حقیت دوست و مینا ساداتی کم جان و بی رمق است.
عباس بلوندی هم در «سرو زیر آب» از عهده کارش به خوبی برآمده و طراحی صحنه فیلم به قدر قابل انتظار، باورپذیر است. دقت در استفاده از خودکارهایی که در دهه 60 استفاده می شد (به غیر از خودکار بیک) از جمله ریزه کاری هایی است که تماشاگر را سر ذوق می آورد و هوشمندی کارگردان را تحسین می کند.
با این همه، «سرو زیر آب» بی نقص نیست و گاهی زبان منطقش در بیان خرده روایت ها آنقدر الکن می شود که با هیچ ابزاری نمی شود چفت و بست های آن را محکم کرد. آبگیری سد در یزد، رفتن بهرام آبادیان (با بازی همایون ارشادی) و دخترش به فرودگاه و برگشتشان، انتظارات داماد خانواده شهید سید عامر دریس (با بازی محمدعلی باشه آهنگر)، عزیمت برادرِ جهانبخش کرامت (با بازی رضا بهبودی) به منطقه حمرین، انتقال سرو و مزار به جایی مبهم و باران های وقت و بی وقت از جمله گیر و گرفت های منطقیِ «سرو زیر آب» است.
خلاصه این که چه خوب است «باشه آهنگر» کارش را در حوزه بازیگری جدی تر گرفته و تا وقتی فیلمنامه ای به قوت «ملکه» در دستانش نیست، پشت دوربین قرار نگیرد!
*میثم رشیدی مهرآبادی